از امروز تا مهر ۳روز مونده و هر چه قدر که به مهر نزدیک تر میشیم...
(البته انتخاب واحدمون از دیروز شروع شده اما هنوز به دانشگاه نرفته ام)
منو دلهره و ترسی میگیره که حد و اندازه نداره...
امسال برعکس تمام سالهایی که همیشه منتظر مهر می موندم
تا در زمان مدرسه،مدرسه ها و در زمان دانشگاه ،دانشگاهها باز بشه...
بخصوص سالهای قبل، از سال ۸۵تا پارسال خیلی شوق زود رسیدن مهر رو داشتم...
بخصوص پارسال که اوج عاشقی ام بود و شوق دیدار یار...
اما امسال اصلا" نمی خوام چشمام به مهر باز بشه....
آخه...
راستش شخص مورد علاقه ی من "خانم شین" همکلاسی منه..
و ماجرای عاشقی من...
راستش من با همکلاسی محترمم مثه یه خواهر و برادر بودیم..
اما من که از دوره ی کاردانی بهش علاقمند بودم..
(دوره ی کاردانی تو تهران من و او هم دانشکده ای بودیم و
ایشون یه ترم از من بالا بودو الان تو دوره ی کارشناسی همکلاسیم تو ارومیه)
حال با شکستی که از ایشون خورده ام
(شکست خودخواسته..آخه در مقابل خواهش من منبی بر اینکه جواب منو زود بده..
سکوت میکیرد و من ازش خواهش کردم که لااقل جواب نه بده...
و اونم بعد از اصرارهای طولانی من جواب نه داد..و البته دوستی مون هم به هم خورد..)
حالا که داره مهر میشه به نظرتون من تو کلاس و دانشگاه که همیشه جلوی چشمامه...
چطور رفتار کنم؟؟
خب....
منتظر جوابتون هستم...
پیشنهاد ویژه:
گوش دادن به آلبوم آخر خشایار اعتمادی
"باید به تو برگردم" معرکه است... با ترانه های روزبه بمانی....

آهنگ های " باید به تو برگردم" و "مردونه تمومش کن" از آهنگهای خیلی عالی آلبومه...
دانلود آهنگها با لینک های زیر....