دباره برگشتی با ادعای جدید...

sms پشت sms ...زنگ پشت زنگ...

با دیگرون برام پیغام میفرستی...

چرا من دانشگاه نمی آم..

چرا سر کلاسها کلاس نمی آم..

نگران منی که مبادا استادها حذفم بکنن...

میگی همه چی رو فراموش میکنی...

میگی دوباره با هم باشیم...

خودت رابطه رو به هم زدی و الان میخوای دوباره شروع کنیم...

میگی از اول شروع کنیم نه از صفر ...

میگی با هم پروژه برداریم...

میگی برام یه خواهر بزرگی ...

میگی چیکار کنم...

 

بلكه هئچ سئوگیلیم دئییلسن منیم ،

آنامسان ، باجیمسان ، نَِِنمسَن ، نسن ؟

بیرجه آلله بیلیر نَییمسن منیم ،

 

ترجمه اش:

بلکه اصلا"  عشق من نیستی!!!

مادرمی ؟ خواهرمی؟ چه کارمی؟

فقط خدا میدونه چه کارمی؟

...