باز دوباره توي اين شهر ما به همديگع رسيديم
تو قصهي  عشق به اونجا كه غمگينه رسيديم
دلامون جدا از هم،ما هم دچار يه درد سختيم
نمي دونيم اما شايد ما جدا از هم خوشبختيم
فكر ميكردم بيتو ميميرم اما نمردم منو ببخش
دلم مال تو بود دست غم سپردم منو ببخش
شايد اين  فقط يه خوابه كه  بيتو نمرده ام من
مرده ام من بي تو مرده ام بي گور و بي كفن